سلام دوستای با حال خودم .. عیدتون مبارک ! شنگول منگولین یا نه ؟ حسابی شیرینی و آجیل خوردین ؟ ای بترکین .. منو گیگیلی که هرچی سمنو و تخم مرغهای رنگیه پای سفره رو خوردیم ..... به سه تا بازی دعوت شدم از طرف پسر خوانده و محمد کشوری و المیرا ! که البته المیرا توی بازیش اسم نبرده کیا دعوتن همه رو دعوت کرده بعد گفته منتظره ببینه کی حاضره براش تره خورد کنه ! خب منو گیگیلی که سال به دوازده ماه دست به سبزی خورد کردن نمیزنیم و کله امونم ترکیده واسه بازی ! پس ذوق مرگیده شدیمو مثل بازی ندیده ها پریدیم وسط (غشمولک)
بازی ۱ .. پسر خوانده خواسته یه خاطره دردناک ویل بدیم از خودمون :
یادمه ۵ سالم بود با همه فامیل رفته بودیم پیک نیک .. عمه ام برام یه چادرسفید گلدار دوخته بود منم بهونه گرفتم که حتما باید چادرمو عروسکمو با خودم ببرم پیک نیک اونجا با پسر دائیم خاله بازی کنم !!! عروسکم خیلی خوشکل بود لباسش قرمز بود کلاهه چین دار قرمز هم سرش بود .. همینجوری با پسر دائیمو داداشم سعید مشغول بازی بودیم بعد یهو دیدیم ملت دارن کاهو ترشی میخورن ما هم بساطمونو ول کردیم رفتیم سراغه خوردن عروسکمو هم گذاشتم زیر چادرم تا خوابش بره .. وقتی برگشتم از عروسکم خبری نبود ..... هیچ وقت یادم نمیره چون عروسکمو خیلی دوست داشتم
بازی ۲ .. محمد کشوری خواسته به دوستان عیدی بدم :
این عکس و البته آهنگهای توی پست قبل ، عیدی من به شما دوستامه
بازی ۳ .. بازی المیرا ، مشاعره است ! قوانین بازی هم از این قراره :
۱- هر کسی که دعوت به بازی میشه، باید یکی از کلمات کلیدی شعر دعوت کننده رو انتخاب کنه و بعد 1 تا 5 بیت شعر یا در جواب شعر دعوت کننده و یا در راستای آن شعر بنویسه.
۲-هر کس میتونه هر چند نفر دیگر رو که دلش میخواد به بازی دعوت کنه.
۳- هر یک نفر میتونه چند بار به بازی دعوت بشه و بازی کنه
۴- شعر نو، شعرهای دستکاری شده و طنز هم قبوله.
۵- همه خوانندههایی هم که وبلاگ ندارن دعوتند که حداقل با دعوت کننده مشاعره کنند.
--------
از اونجایی که المیرا کلمات کلیدی رو معرفی نکرده بود ، من تقریبا شعری رو در ادامه شعر المیرا نوشتم امیدوارم شما دوستان بتونین شعر منو یه جورایی به ادامه شعر المیرا ربطش بدین :
شعر المیرا :
نه عاقلی به کمالم، نه جاهلی به تمامم
نه آن، نه این، نه جز اینم، در این میانه کدامم؟
هدایت از چه بجویم، بصیرت از که بخواهم
که بوف کور تغافل نشسته بر سر بامم
تمام عمر دویدم، به مقصدی نرسیدم
چه کارها که در آخر، بمانده نیمه تمامم
شروعهای درخشان، بدون نقطهی پایان
شبیه مطلع نابی، بدون حسن ختامم
همان ظلوم و جهولم ، همان ز خویش ملولم
که رقص خوشهی گندم نهاده دانه و دامم
شراب لطف تو باران، به کوه و دشت و بیابان
مرا چه حاصلی از آن؟ که واژگون شده جامم
و شعر من :
ای صبا نکهتی از خاک ره یار بیار
ببر اندوه دل و مژده دلدار بیار
نکته روح فزا از دهن دوست بگو
نامه خوش خبر از عالم اسرار بیار
تا معطر کنم از لطف نسیم تو مشام
شمه ای از نفحات نفس یار بیار
به وفای تو که خاک ره آن یار عزیز
بی غباری که پدید آید از اغیار بیار
گردی از رهگذر دوست بکوری رقیب
بهر آسایش این دیده خونبار بیار
خامی و ساده دلی شیوه جانبازان نیست
خبری از بر آن دلبر عیار بیار
شکر آنرا که تو در عشرتی ای مرغ چمن
به اسیران قفس مژده گلزار بیار
کام جان تلخ شد از صبر که کردم بی دوست
عشوه ای زان لب شیرین شکر بار بیار
روزگاریست که دل چهره مقصود ندید
ساقیا آن قدح آینه کردار بیار
دلق حافظ به چه ارزد به می اش رنگین کن
وانگهش مست و خراب از سر بازار بیار
کلمات کلیدی شعر من : دل ، یار ، دلدار ، دلبر ، وفا ، می ، مست
بنفشه و امین و موشی و نگین و سارا و امیر و مهیار و حامد و دکی رضا و دکی نیلوفر به این ۳ تا بازی دعوتن !
* * * *
امروز از صبح تا حالا مامانمو گذاشتم زیر ذره بین بعد با چند روز قبلشو یه ماه قبلش مقایسه کردم ! به جان خودم حس میکنم مامی تازگیا دوست ناباب پیدا کرده ! به خدااااااااا ! همش یا داره دعا میخونه یا تسبیح میکنه ، نمازهاش طولانی شده .. من برم تلفن خونه رو چک کنم ببینم کی رو مامی تاثیر گذاشته
راستی ! چرا من نمیتونم واسه ورد پرسی ها کامنت بذارم ؟ منظورم پلنگ صورتی و ارسلان و محمد کشوری و دل زده است ! زود بیایین جواب پس بدین !
* * * *
خب ! آبجی دکی جون سپیده هم منو به بازی مشاعره دعوت کرده و از اونجایی که قانون بازی جوریه که یه نفر چندبار میشه دعوت بشه و بازی کنه ، من در ادامه شعر سپیده خانومی ، یه شعر می نویسم ! ربطشو بیابید خودتون لطفا :
شعر سپیده :
مرا میبینی و دردم زیادت میکنی در دم تو را میبینم و میلم زیادت میشود هر دم
ز سامانم نمیپرسی٬ نمیدانم چه سر داری؟ به درمانم نمیکوشی٬ نمیدانی مگر دردم؟
نه راه است اینکه بگذاری مرا بر خاک و بگریزی گذاری آر و بازم پرس٬ تا خاک رهت گردم
ندارم دستت از دامن٬ مگر در خاک و آن دم هم چو بر خاکم گذار آری٬ بگیرد دامنت گردم
فرو رفت از غم عشقت دمم٬ دم میدهی تا کی؟ دما از من برآوردی٬ نمیگویی برآوردم
شبی دل را به تاریکی ز زلفت باز میجستم رخت میدیدم و جامی هلالی باز میخوردم
تو خوش میباش با حافظ٬ برو گو خصم جان میده
چو گرمی از تو میبینم چه باک از خصم دمسردم؟
شعر من :
خدایا ! بنده ای درد آشنایم
به سر افتاده ای بی دست و پایم
ز غمها سینه ام دریاست ، دریا
گواهم گریه های هایهایم
به درگاه تو می نالم به زاری
مرا بگذار با این ناله هایم
مرا در آتش عشقت بسوزان
مکن زین شعله سرکش رهایم
از این آتش دلم را شعله ور کن
بسوزان ، سوز دل را بیشتر کن
کلمات کلیدی شعر من : غم ، گریه ، عشق ، سوز دل
خب ایندفعه تازه وارد ،اقلیما ، رضا مشتاق ، ندا ، مونا ، پلنگ صورتی ، محمد کشوری ، سروش و عبداله رو به ادامه مشاعره دعوت میکنم ! قوانین بازی هم اون بالا نوشته
تو از شهر غریب بی نشونی اومدی
تو با اسب سفید مهربونی اومدی
تو از دشتای دور و جاده های پر غبار
برای هم صدایی هم زبونی اومدی
تو از راه میرسی پر از گرد و غبار
تموم انتظار میاد همرات بهار
چه خوبه دیدنت چه خوبه موندنت
چه خوبه پاک کنم غبارو از تنت
غریب آشنا دوست دارم بیا
منو همرات ببر به شهر قصه ها
بگیر دست منو تو اون دستات
چه خوبه سقفمون یکی باشه با هم
بمونم منتظر تا برگردی پیشم
تو زندونم با تو من آزادم
غریب آشنا دوست دارم بیا
میشینم میشمرم روزا و لحظه ها
تا برگردی بیای بازم اینجا
چه خوبه سقفمون یکی باشه با هم
بمونم منتظر تا برگردی پیشم
تو زندونم با تو من آزادم
بهبه --- بهبه !!
میبینم که هنوز از در سال نو تو نیومده باب شعر و شاعری رو باز کردی !! آفرین !! آفرین !!
شما برگزار کن من به بهترین شعرنده جاسویچی جایزه میدم !!
:دی
مرسییییییییی آقایی
حالا دوباره بهم سوسک بلورین ندیا :-پی
من معمولا همه بازی ها رو خوب انجام میدم از همه بهتر میشه بازیهام :-> پس جاسویچیتو به من بده :دی
خوش اومدی عجقم...
جات واخعا خالی بود...دبل بووووووووووووووس
میزنمتا ! وجق :دی
قربونت برم سارایی :-*********
بر پا بر جا
کی غایبه ؟ مرجان!
حالا تو باید بگی مرجان جونم :
( دروغ نگو من اینجام !!!)
مرجان جونم!
سلامممممممممممممممم
دلم واست تنگولیده بود.
کجا بودی؟
عیدت مبارک عسیسم
رفتی لب دریا ؟ ای آبجی بلا
خوش گذشت آبجی جونم؟
چه خفرا؟
بو خدا من به یادت بودم
هی اومدم سر زدم ولی نبودی
اما خوشحالم که بلاخره اومدی آبجی گلم
بای بای !
بوووووووووووووووووووووووس
حسابی معلم شیمی ادبتون کرده ها ((=
سلام مونایی جونم :-***
قربونت برم ایشاا...
بهله رفتیم خوشم هی گذشت ولی زودی برگشتیم پاپی کار براش پیش اومد :(
فدات شم مونا جونم عزیزم (بوووووووووسه گنده)
جیگرت :)
سلام مرجان خانمی شادان !!! چه خوب از سفر برگشتی؟ از بس همه رفته بودند سفر دلم گرفته بود اینجا ... خوش گذشت ... پس کجاست سفرنامه ات؟
می گم کاش مادر ما هم از این دوستان ناباب می داشت واله ...
سلام طوطی جون و میتوش :) میتو حالش خوبه ؟ آجیل بهش دادین یا نه ؟
سفرنامه کجاست بابا ! مگه رفتم جهانگردی ! فقط رفتیم پامونو زدیم به دریا اومدیم :( من این سفرو قبول ندارم باید یه سفر توپ برم :(
راست میگی ؟ :دی میخوای بگم مامیم بیاد با مامانت دوست بشه ((=
سلاممم
عزیزم سفارش شما نوشته شد
میبخشی دیگه
برو بخون
ـــــــــــ
راستی کامنت این پستت باشه فردا
فعلا
سلام ندایم عزیزم جونم :-***
مرسییییییییییییییییییی خوندمش خیلی ناز بود فقط عروسک گیگیلی توش نبودا :( حالا اون یادگاریتو منتظرشم :->
باشه قربونت برم ندایم (بوسسسسسسس)
سلام!
عیدت مبارک!
میبینم از دوران طفولیت تیریپ عروسک بازی داشتی!..... ما که از اول پت بودیم و پت موندیم!
سلام پت عزیزم :-***
قربونت برم عید تو هم موبالک دمبت سه چارک ((=
آره والا ! من هنوزم عروسک دوست دارم از اونا که مثل جنه ها :-پی
سلام سلام! رسیدن بخیر!
عیدتم مبارک
میگم باید دوباره تو بازی به دعوت منم شرکت کنی٬ گفته باشم ها!
این مامانها با هر سال افزایش سن بدون داشتن دوست به باب و ناباب همینجوری میشن! اثرات بالا رفتن سنه مادر!!
سلام دکی آبجی جونی :-*****
مرسی دمبتم سه چارک ((=
آره حالا دوباره اومدی وبلاگم بیا ببین که به دعوت تو هم بازی کردم :-پی
آره راست میگی :دی
الهییییییییییییییییییییی ((=
سلام سال نو مبارک
علیک سلام :)
دمبتم سه چارک ((=
مرجان جون به کامنتت یک پاسخ کاملا تخصصی و بسیار حرفه ای داده شد که عقل از سر همه متخصصین و کارشناسان علوم کامپیوتر می پرونه (در رابطه با کامنت هات تو وردپرس) برو به قسمت کامنت های مطلب "فارغ التحصیل؛ فوتبال دیمی؛ حاجی علی اکبر سوپر فروش و 4000 شهید آمریکایی" باباجون
سلام پلنگی جونم :)
آره رفتم خوندم مرسی که اهمیت میدی :دی
فداتت پلنگی :-پی
راستش من که بچه بودم می خواستم لج دختر ها رو در بیارم وقتی خواهرام با دوستاشون خاله بازی می کردن یواشکی می رفتم و بساطشونو منهدم می کردم و کلی به خودم افتخار می کردم. همیچنین تقریبا تمام عروسک های دوران بچگی خواهرام بدست من تخریب شدن و چون اولین پسر خونواده بودم مامانم ازم دفاع می کرد!
من چون از شعر زیاد سر در نمی یارم یه چیزی از خودم همین الان تراوش کردم. درست بی خوده ولی فی البداهه هستش:
در این روزگار سرد و غم زده ،
دلم به دلبر آرزوها، طعنه ام می زند،
اگر وفا دار بود یار من، سر گشته ی و مهجورم نمی کرد.
لعنت به این زندگی، که هیچ کس ارزش فکر کردن هم ندارد.
شعر سیفید! بود.
ای دکی جون شیطون و کلک ! میون اون خواهرات و بقیه دخترا فقط من نبودم که سزاتو بدمو دمار از روزگارت دربیارم ((=
همین دیگه همیشه مامی ها پسملا رو لوس بار میارن ( پاپی ها دخملا رو :دیییییییی)
عجب شعری :دی
آفرین ! دفعه بعدی روی وزن بیشتر کار کن ((=
اینم جواب شعرت :
ای دل غمین مباش که این نیز بگذرد ...
((=
اینم خودم سرودم :-پی به به ! به به ! (غشمولک)
salam salam. che baziaye sakhti..ki delesh omade aroosake goli to ro barddare
سلام گلم
نِیدونَه ! همون هاپو دزده بدترکیب خاک تو سرش ((=
یعنی چی من نخونده کامنت بذارم..میخونم میام..
مرجان سفر خوش گذشت؟؟بوس بوسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسس
سلام سلی جونم قربونت برم ایشاا... خوشکلم :-***
آره :-پی جاتون خالی بود
یه بوس گنده تر واسه خودت :دی
ببخشید من از ترسم کامنت گذاشتم. جمله آخرتون زهرهترکم کرد.
تازه به خدا علتشم نمیدونم!
ولی جدا دوستان دیگه ظاهرا مشکلی ندارند.
((=
مرسی عزیز ! امروز خود بخود مشکلم حل شده :دی
قربونت :)
سلام
مرسی دختر خوب از اینکه اینقدر با ملاحظه ای.
مسافرت خوش گذشت؟ حسابی دریا بازی کردی؟
خب.....امسال اکه دریا پر آب بود به خاطره این بود که من نیومده بودم وگرنه حتمآ خشک میشد.
مواظب خودت باش
فعلآ.
سلام آقای پسر :)
خواهش میشود
جاتون خالی بود .. آره :-پی
((= یعنی انقده بدشانسی ؟ منم خیلی وقتا بدشانسم :-پی
باشه مرسی
فداتت
کپی رایت بده جیگر
بابت چی ؟ :دی
سلام
خوبی
گیگیلی چطوره؟
بالاخره لینکت کردم
سلام دکی جون
مرسی
خوبه :-پی
مرسیییییییییییییییییییییییییی :)
سلام مر مر جونمممممممممممم
رسیدن بخیر مرجان
خوبی دخمل ؟
من خیلی دلم برات تنگ شده بود
آخه اگه یادت باشه قبل از سفرتم من باهات اصلا حرف نزده بودم
نیومده بودم نت واسه همین خیلی دلم تنگ شده بود
به به
به بازی دعوت میشویممممممممممممممم
بازی میکنم
امشب باید برم دنبال شعر
حالا حتما باید به شعری که تو گفتی ربط داداشته باشه ؟
نمیشه یه چیز جدا باشه
واسه من سوغاتی چی آوردی ؟
اصننننن کجا رفتی ها ؟
خوش گذشت ؟
پ.ن : نوبتیم باشه نوبته توهه که عروس شی ... با بچه های خونه ما همه با هم عروست میکنیم ...
چی گفتی ؟
نمیشنوم ... ؟
چیییییی ؟
ادم رو حرف بزرگترش حرف نمیزنه ... دههههه
سلام نگینکم :-***
مرسی
قربونت برم
دل منم خیلی تنگیده بود دل گیگیلی دیگه بیشتر :)
یا در جواب شعرم باشه یا در ادامه شعرم یا کلمات کلیدی که دادم داخلش باشه :)
من بقچه امو گذاشتم خونه ما برو تا موشی همه صدفها رو نشکسته ((=
رفتیم دریا :-پی
جات خالی بود
مگه از رو نعش گیگیلی رد بشی :دی که عروسم کنین
سلام مرجان عزیزم
خوبی ؟
ببخشید که نتونستم بموقع سال نو رو بهت تبریک بگم .
امیدوارم سال خوبی داشته باشی ..
راستی از نیاز جون خبری نداری ؟
خیلی خیلی دلم براش تنگ شده :(
مخصوصا که دوباره عید شده و یاد پارسال افتادم !
( راستی یه چیزی .. منم خیلی سمنو دوست دارم و همه رو خوردم !! )
شاد باشی
سلام رها جونم
قربونت برم
خواهش میشود ... عیدت مبارک گلم
همچنین
نه
پس تو هم مثل من شیکموئی :-پی
فداتت
سلام مرجان جونی
مسافرت خوش گذشت خانوم
سال نوت هم خیلی مبارک ایشالا که سال خوبی داشته باشی .
حتما دعوتت رو لبیک می گم خیلی زود
سلام دکی جون نیلو خانومی
جات خالی بود
مرسیییییییییییییییییییییییییی همچنین
قربونت :->
1. دخترۀ چش سفید تنبل سبزی پاک کردن دیگه کاری داره؟
2. عروسکتو با عرض معذرت من دزدیدم اون روز کمین کرده بودم که کلکشو بکنم بعد که بلندش کردم بردمش اون پشت مشتا تیکه پاره اش کردم (سوختی؟)
3. به کامنت هات پاسخ های به شدت کوبنده ای داده شد برو بخون کیف کن
4. ممنون از دعوتت می خونم ببینم قوانینش چیه بلکه اومدیم تو گود (تو مشاعره رو دست ندارم از الان به همه اطمینان می دم کارتون تمومه)
:|
میکشمت میدونستم پلنگ بدجنسی هستیا قورمه ات میکنم :دی
آره خوندم شیطون بلا :->
خواهش ... نه بابا ! پس زودی بیا بازی کن :دی
سلام آبجی ناباب :دی
موسافلت خوش مولک؟! :دی می گم آبجی دلمون از تنگی شما پوکید! :( واسه ما سوغاتی چیا آوردی؟!.. :) منار جنبون رو برام پست کن بیاد قبول داریم.. :دی می گن تو منار جنبون آهنگ دی جی گذاشتن خلاصه پارتیه که این برج هی تکون می خوره!! :))
طرحی نو!!..منو یاد پیام های بازرگانی انداخت!! :دی به به به!! =)) به قول مهران مدیری!! :دی تیک شده!! =)) =)
می گم ملجان توام خاله بازی می کردی؟!..من تو خاله بازی فامیل فقط مهمونی می رفتم از این جهت که موقع دید و بازدید خوراکی تو ظرفای پلاستیکی می ذاشتن همه اشو می خوردم!! =))
اون تیکه مامیت از خنده جیشیدم!!..کار کار بی بی زهراست!! :دی
اون شعر رو خودت ول دادی از خودت؟! :دی قیشنگه..اما از خودت نبود هااان؟!..بود؟!..ها؟!..نبود..اون کلمات کلیدی هم منو یاد تحقیق کذایی فارسی عمومی انداخت که ترم گذشته داشتم و استاده گیر داده بود که آی کلمات کلیدیتون مستهجن نباشه مثه تو که از مستی و شراب و عشق نوشتی.. =)) آی ننه!! :))
می بینم که منو به بازی دعوت نمی کنی..می دونم و می دونی که من تو بازی شرکت نمی کنم اما تو حالا به حساب معرفت ما رو به صرف شام دعوت کن دلمون خوش باشه که با گذشتن اسم من سر کار گذاشته می شی!!! :دی الهیییییی!! =))
آبجی جون دوست داریم..آبجی جون دوست داریم..به افتخار خواهر عرووووس!!
سلام داداشی شیطونه :)
حسابی کیفمولک ولی کم بود :( برا تو حلزونه بلورین آوردم ((=
من که میگم تو موشی هی منار جنبونو تکون تکونش میدین :)))))
ای شیکمو ! از همون کوچیکی معلوم بوده بزرگ بشی چی میشی ((=
تو این اسما رو از کجا میاری یوسف بلا ؟ ها ؟ بی بی زهرا ((=
نه بابا ! شعر اولیه که معلوم بود از حافظه دومیه هم از مهدی سهیلی :دی
:دی
من دیگه خودمو کفن میکنم اگه تو رو به بازی دعوت کنم شیطونه بی تربیت ((=
قربونت برمممممممممممممممممممممممم :-*
مرسی که دعوتم را لبیک گفتی!
ربطش رو هم میذارم بقیه بیابند دیگه!
قربونه آبجی دکی :)
آقربونه دخمل برم :-پی
جواب شعرت در اومد .
خودتو برسون !!
از من فرزتر دیدی ؟
رفتم خوندم :)
خیلی خوب بازی کردی همه کلمه ها توش بود ممنون :)
نه والا :دی
عید شما هم مبارک عزیزکم
مرسی آقا سعید گل گلاب :)
عید تو هم مبارک دمبت هم سه چارک :دی
سلام مرجانکی
عید شما مبارک
امیدوارم سال خوبی داشته باشی
تخم مرغ و سمنو چه قابله
سلام الهامکی :)
دمبتم سه چارک ((=
همچنین :)
آخ جون! پس واسه منو گیگیلی :دی
عجب! چه بوی ترهای میاد اینجا!!
راستی... بیت آخر اون شعر که من نذاشتمش این بود... گفتم شاد دوست داشته باشی بخونی اش:
نه واژه ای نه زبانی ، نه نامی و نه نشانی
دچار لکنت بهتم تو را چگونه بنامم...
میبینی دستای منو گیگیلی زخمی شده با ضرب چاقو ؟ :دی ها بوخودا ((=
مرسی :) آخرشم قشنگ بود :)
منو چگونه بنامی ؟ هر جور عشقته :)
به به به مرجان خانوم دستت درد نکنه از عیدی خوبی که دادی . راستی این بازیه چه طوریه ؟ آخه مشاعره باید توی یه وبلاگ آزاد انجام بشه که حال بده :دی دستت درد نکنه از بازی ... بازی خودتم اینجا جوابشو برات مینویسم ...
خواهش میشود قابلتو نداره ممدی :)
یعنی توی وبلاگ تو نمیشه ؟ :(
مرسی ممدی
سلام خوبی؟؟
من یادمه ۲ روز پیش اومدم اینجا و یه نظری گذاشتم.. ولی الان نیست و منم یادم نیست چی نوشته بودم
خب اشکالی نداره..میگم سفر خوش گذشت؟؟
عید امسال چطور بود؟؟
سلام دوست جونم :)
شاید واسه پست قبلی کامنت نوشتی :)
جات خالی بود قربونت برم
فعلا که خوب پیش میره :-پی
الان من میخوام بازی کنم باید این شعر نو رو ادامه بدم یا اون بالایی ؟
این شعری که دعوت شدی :) هم میتونی در جواب شعر من بنویسی یا در ادامه شعر من و یا از کلمات کلیدی استفاده کنی :) قربونه ممدی
سلام مرجان جون
ممنون از دعوتت
من با اجازت یه شعر همین جا واست مینویسم
Take me to the magic of the moment
On a glory night
Where the children of tomorrow share their dreams
With you and me
Take me to the magic of the moment
On a glory night
Where the children of tomorrow dream away
In the wind of change
سلام عزیزم
خواهش ...
باشه :)
خیلی شعر قشنگی بود مخصوصا اون قسمت که میگه جایی که بچه های فردا رویاشونو با منو تو تقسیم میکنن :) چه ناز
خب حالا جوابت :
every night in my dreams
I see you , I feel you
that is how I know you
go on
far across the distance
and spaces between us
you have come to show you go on
near , far
wherever you are
I believe that the heart does go on
once more you opebed the door
and you're here in my heart
and my heart will go on and on
نگی این بابا گاگوله
من تو نخ شعر فارسی نیستم
این شعر هم ماله گروه اسکورپیونز در سال ۱۹۹۰ هستش به مناسبت فروپاشی شوروی سابق
راستی مامان من و من این مشکلاتو نداریم چون با هم اصلا رابطه ای نداریم
به نظرت این خوب نیست
یه راستی دیگه : آپ کردم
نه بابا !
مرسی که در مورد این شعر بهم اطلاعات دادی :) از اینجور معلومات خوشم میاد که داشته باشمشون :)
اِه ! این حرفو نزن ! مامی ها خیلی نازن برو دلشو به دست بیار :)
اومدم عزیز :)
شاید*
چیو شاید ؟ :دی
:دی
الهیییییییییی صورتت چرا قلمز شده مثل جورابه گیگیلی ؟ :دی
ها فهمیدم
منو شاید ستاره بنامی ((=
ها بوخودا (غشمولک)
اگه بگی من کیم، معلوم میشه یه کم خنگ نیستی .. ( خیلی خنگی ) اهم
خنگ بودنمو نمیدونم :دی ولی از بس تنبلم حوصله ندارم حدس بزنم کی هستی ((=
غششششششششششششششششششششششمولک
سلام عزیز، چطور مطوری؟ خوبی یا بهتری؟
مرد باران
mohammadblogs@yahoo.com
http://rainct.blogsky.com
سال 1387 هـ.شـ.
سلام گلم .. قربونت ... بهترم ((=
سلام مرجانی! عیدت مبارک!( من تازه از مسافرت برگشتما! وگرنه زودتر تبریک میگفتم!)
سلام دکی گلی جونم
دمبت هم سه چارک ((=
رسیدنت به خیر گلی :)
خواهش میشود
راستی لینکتو هم گذاشتم
مرسییییییییییییییییییییییییییییییییییی
به به به
السلام علیکم و رحمت الله
احوالات چطور است خواهر اسلامی من؟
خوبی؟
(این ورژن جدید منا در سال نو استا)
راستی گفتم سال نو
عیدت مبارک خواهرم
انشالله خدا گور به گور نماید کسی که برای بار اول این بازیهای وبلاگی را در فلان جایش در اورد
به به به افرین دختر خوب که تو اصلا اهل این بازیا نیستی
چه خبرا خانم؟
خوش باشی ایشالللللللللللللللهههههههه
سلام مونا خانومیه گلم :-*
قربونت :دی
دمبت هم سه چارک برادرم ((=
غشششششششششششششمولک
سلومتی :دی
مرسیییییییییییییییی
هنوزم نخوندم..خوب..!میام باز..
سلی میام میکشمتا :(
:دی بترکی ایشاا...
سلام!
ممنون از لینکیدنتان. من هم لینکیدمتان، بااجازه.
راستی فیدتون چیه؟
سلام عزیزم
خواهش میشود ...... مرسیییییییییی :)
فیدم اینه :
www.dayy.blogsky.com/rss.bs
ربط شعر تو با شعر المیرا این بود توی شعر تو امیدواری و خوشیو شادی بود! ولی توی شعر المیرا یه جورایی پشیمانیو نگرانیو نا امیدی!!
البته این ربط از نوع فرق بود !!
ربطشو خوب فهمیدی امیر جون :) چون توی شعر المیرا ناامیدی بود ، منم میخواستم یه شعری بنویسم که توش امیدواری موج بزنه :)
مرسییی امیر جونم
پوتین برای سربازان جدید،
دستبند ده عدد
نان نداریم
اتاق بازجویی نم کشیده
برق نداریم
پول گاز را باید بدهیم،
پول آب جدا
...و دیگر هیچ.
کلمات کلیدی : پوتین، دستبند، بازجویی، پول گاز، پول آب .....
من از هر کی عشقش میکشه که جواب بده دعوت میکنم جواب بده !
البته مرجان ۱۰۰٪ دعوت شده هست !!
بپوش پوتین هایت را
پول آب و گاز را بپرداز
ور نه
دستبند به دستانت نهند
از برای بازجویی
و دیگر همان
((=
.... و اگه بطور کاملاْ رسمی وارد بازی شویم :
من بی می ناب زیستن نتوانم
بی باده کشیده بارتن نتوانم
من بنده آن دمم که ساقی گوید
یک جام دگر بگیرو و من نتوانم
کلمات کلیدی: می، باده، ساقی
مدعوین : بدون محدودیت + مرجان حتما!!
اینم جوابت :
صبح هست ساقیا قدحی پر شراب کن
دور فلک درنگ ندارد شتاب کن
:)
با سلام .سال نو مبارک. وبلاگ قشنگی داری.منتظر حظور سبزت در وبلاگم هستم
سلام عزیز
مرسی سال نوی شما هم مبارک :)
ممنون
خدمت میرسم :)
سلام
ایشالا سال خوبی داشته باشی
ممنون بخاطر کارت پستال
سلام احسانکی :)
همچنین
خواهش میشود
مرجان خانوم... این جملات مضخرف چیه
تو وبلاگتون...سر کارید واقعا !
نظر شما هم تو وبلاگ من یکی از اون نظرا
بود که تو پستم توضیح دادم !
((=
اگه بخوای اینجوری به کامنت بچه ها نگاه کنی از وبلاگ نوشتن جز اعصاب خراب چیزی نصیبت نمیشه گلم :)
سلام مر مر جون
قربونت برم مرده شوری از خودتونه
ولی بدترین سوتی زندگی من همین اس ام اسه بوده اااا
راستی اینم جواب شعرت :
مشنو ای دوست که غیر از تو مرا یاری است
یا شب و روز به جز فکر توام کاری است
به کمند سر زلفت نه من افتادم و بس
که به هر حلقه موییت گرفتاری هست
گر بگویم که مرا با تو سروکاری نیست
در و دیوار گواهی بدهند کاری هست
هر که عیبم کند از عشق و ملامت گوید
تا ندیده است تو را بر منش انکاری هست
صبر بر جور رقیبت چه کنم گر نکنم ؟
همه دانند که در صحبت گل خاری است
نه من خام طمع عشق تو می ورزم و بس
که چو من سوخته در خیل تو بسیاری هست
باد خاکی ز مقام تو بیاورد و ببرد
آب هر طیب که در کلبه عطاری هست
من چه در پای تو ریزم که پسند تو بود
جان و سر را نتوان گفت که مقداری هست
من از این دلق مرقع به در آیم روزی
تا همه خلق بدانند که زناری هست
همه را هست همین داغ محبت که مراست
که نه مستم من و در دور تو هشیاری هست
عشق سعدی نه حدیثی است که پنهان ما
داستانی است که بر هر سر بازاری هست
خودم از این شعر خیلی خوشم اومد واسه همین واسه تو فرستادمش
دوسمت میدارم
هوارتا بوسسسسسسس
سلام عزیزکم :)
((=
تو هم که شاه سوتی هستی مثل من ((=
اینم جوابت :
گفته بودی که شوم مست و دو بوست بدهم
وعده از حد بشد و ما نه دو دیدیم و نه یک
آآآآی دلبر دلدار سوز دل آتش عشق
((: