کار و کاسبی

تو کف بازیه کامپیوتر بودم ، داشتم حیوونامو وارسی میکردم که ناگهون گاوم ما ما کرد ! حالا توی اون لحظه بود که دیدم معاون بداخلاقه واساده بالا سرم ، مثل چماق ، مثل برج زهر مار ، مثل عزرائیل ، از بدشانسی یهو همون وسط مسطا مرغمم تخم گذاشت  تو بمیری این بدبیاری از اون بدبیاری ها بودا ! با طعنه گفت : طویله درست کردین خانوم خانوما ؟ منم گفتم : یعنی چی آخه ! مگه این سر و صداها فقط مال طویله اس خب کامپیوترم داره از اینا ! ....... یعنی این توجیه توی اون شرایط حساس و بحرانی و اغتشاشی ، بهترین توجیه ممکن بود خداوکیلی ، اصلن امکانش نبود بازی کردنم رو توی محل کار راست و ریست کنم دلیل محکمه پسند براش بیارم ! ......... مرررگ ! توی عالمه دست پاچگی که باشه شمام بودین همینو میگفتین ... ولی راستشو بخوایین من اگه جای معاونمون بودم که میدونستم چطور کارمندامو ادب کنم ! با ناز و نوازش خرکی ...................... والا  خب حالا اومده بود ساعت جلسه رو بهم یادآوری کنه ! اوففففففففف حالشو نداشتم 2 ساعت بشینم یا فک بزنم یا زل بزنم به فک زدنها ! من اون موقع دلم میخواست کش تنبونو بفرستم برام خوراکی بخره آخه ! هییییییییی  

 

نتیجه اخلاقی : یه گندی زدم توی پک و پرونده های شرکت ، امروز ، که فقط یکی خودم بلده درستش کنه یکی هم کله خر

نظرات 7 + ارسال نظر
یوسف پنج‌شنبه 22 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 12:41 ق.ظ

ای بابا آبجی جی جی تو باید میرفتی روستایی میشدی!..
فک کنم این بازیا تنها تجربه ای که بهت داد جمع کردن تخم مرغا و دوشیدن گاوا و کاشتن چغندرا بوده! :دی
برو ممد آباد اونجا یه طویله بخر از این چادر گل گلیا هم به کمرت گره ببند آی بدوش!..البته گاو نر رو!.. =))
آه اوه..! آی دالمممممممم.. :-))
آبجی جون دوستت داریم..آبجی جون دوستت داریم..
اینم شعار روز ۲۲بهمن ما! :دی

((=

نهههههههه ! دزدی هم یاد گرفتما (: دیگه حرفه ای شدم ((=
بمیری یوسف میکشمت :دییییییییی

قربونت برم داداشیه بی تربیت (:

مونیکا جمعه 23 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 09:58 ب.ظ http://alma7.blogfa.com/

گاو و خر و مرغ؟؟؟این بازیو از کجا آوردی؟
حداقل یه بازی با کلاس فکری می زاشتی کمتر آبروریزی ببار بیاری دختر
جان خودم فقط یه تیکه اشاره می کردی از جفت پرونده های شرکت رد شدی من یکی تا آخرشو می خوندم که چه باغ و بوستانی ساختی اونجا

راستی سلام چطوری ناز نازو

:دی

مونی تو اصلا منو باور نداری نمیخوای قبول کنی که من چه نابغه ای هستم یعنی انقده از استعداد شکوفای منو اگه امثال من داشتن تا الان باید ۶۰ تای دیگه از اون آپولوهایی که من هوا کردم هوا کرده بودن ((=

سلام مونی (: چی شده که حالا من شدم ناز نازو ؟ :دی

یه بدهکار شنبه 24 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 12:58 ب.ظ

....هان؟

:|

سپینود شنبه 24 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 08:09 ب.ظ http://justleila.blogfa.com

نیا باران زمین جای قشنگی نیست
من از جنس زمینم
خوب میدانم
که گل در عقد زنبور است
اما یک طرف
سودای بلبل
یک طرف بال و پروانه را هم دوست میدارد
نیا باران پشیمان میشوی از آمدن
در ناودان ها گیر خواهی کرد
نیا باران
زمین جای قشنگی نیست
HAPPY VALENTONE
من آپم . اگه مایلی با حضورت مایه ی دلگرمیم باش .

چه شعر قشنگی ! ولنتاین شما هم مبارک (:
میام :-*

مونیکا یکشنبه 25 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 07:32 ب.ظ

این نازنازو رو در راستای پست پایینت آوردم دخترجان

یعنی من توی پست پایینیم نوشتم که نازم ؟ :دی یا ناز کردم ؟ :دی آدم چه ها میشنُفه ((=

ناصر شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 12:38 ق.ظ

سلام
من اگه جای تو بودم به معاون می گفتم:
آره طویله درست کردم .میخوام از این به بعد وقتی شرکت تعطیل شد جای مناسبی داشته باشین....

شایدم نمی گفتم..!!!

سلام ناصری (:

((=

خیلی زبون درازی ها ! ای بی تربیت :دی مطمئنا بعدشم شوتت میکرد از شرکت مینداختت بیرون :دی ولی نه ! میدونم که جراتشو نداشتی اینجوری بگی (:

ناصر چهارشنبه 5 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 12:39 ق.ظ

سلام
آره راست میگی اگه معاون شرکت بود شاید نمیگفتم..ولی یه بار چند سال پیش لپ تابم را بردم مدرسه مدیرمون اومد دیدچهار نفری داریم callofduty بازی می کنیم.برگشت گفت شما خجالت نمیکشین..؟؟؟
منم برگشتم گفتم :
از کی از تو ...
خیلی بی تربیتم نه...

سلام ناصری (:
ای بچه بی تربیت ((=

آره خیییییییییییییلی :دی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد