جوون شدن با پرده اضافه !! :دی

همتون دو قسمت قبل سریال یوزارسیف رو یادتونه که جبرئیل فرتی پرید وسط و به یوسی جون گفت باید این پیرزن پیر رو (زلیخا) به همسری برگزینی و اینا و هر دعایی هم در حقش کنی مستجاب میشه !! خب ؟ بعدش دید زلیخا جونی چشمش نابیناس و آرزو داره یوسی رو ببینه ! این شد که دعا کرد زلیخا جونی بینا بشه ! 

 

این یوسی جون نیومد سواستفاده کنه و همون اول فقط دعا کرد که چشم زلیخا بینا بشه !! دیگه جوون شدنش به خاطر ماجراهای بعدی بود که خودتون دیدین ! حالا فِک کن ! اگه این یوسی ایروونی بود ، همون اول که متوجه میشد هر دعایی در حق زلیخا کنه فرتی مستجاب میشه ، توی دعای اولی  یه چیزیش جوگیر میشد و نه تنها دعا میکرد زلیخا بینا بشه بلکه دعا میکرد زلیخا جوون و باکره و ۱۴ ساله و کمرباریک و لب قلوه ای هم بشه  

 

نتیجه اخلاقی : به جان خودم ...........................................

کی ازم گاز گرفته ؟!

امروز وقتی کش تنبون هله هوله برام خریده بود ، فروشنده به جای بقیه پولم آدامسه خرسی بهش داده بود .......... منم همون موقع آدامسه رو خوردمو تُفمو مالیدم به ساق دستمو پوسته آدامسو فرتی چسپوندمش به دستم که ییهو مدیرمون سر رسید ....... فک کن در حالی منو دید که آستینم بالا بود پوسته آدمسم کف دستم ...... اینم از شانسه گُهیه من چیشششششش مرگ بر من   

دیشب خواستیم بریم مهمونی البته دیر تصمیم به رفتن گرفتیمو وقت زیادی واسه حاضر شدن نداشتیم ! دیگه جلو آیینه حسابی ترافیک بود یا من آرشو هُل میدادم اونور یا شیوا منو هُل میداد یا بابی همه امونو هُل میداد خلاصه این آینهه از دست قیافه هامون از خوشحالی گل از گلش شکفته بود

 

نتیجه اخلاقی : یادم نبود تَتوی آدامس خرسی رو دستمه ، واسه مهمونی بلوزه آستین کوتاه پوشیده بودم هنوز انگشت کوچیکه پام قدم روی فرش میزبون نذاشته بود همه مهمونا ریختم سرم که چرا دستت کبود شده کی ازت گاز گرفته