فیزیک پیزیک

بذارین چیزی رو که آمارشو گرفتم به اطلاع شما هم برسونم برا من که خیلی عجیبه ! قبلا توی یه کتاب خونده بودم که عالم هستی از یه انفجار بزرگ به وجود اومده ! اونم انفجار یه ذره ! حالا دیروز کاشف به عمل اومدم که پلوفسولها یه دستگاهی ساختن به اسم ذره کوب بزرگ .. این دستگاه به ذره ها شتاب میده .. حالا دانشمندا توی یه چاهی به عمق نمیدونم چند کیلومتری در مرز سوئیس و فرانسه ، توسط این دستگاهه خفن ، پروتون ها رو با سرعت نور شایدم بیشتر در جهات مختلف شتاب دادن و محکم کوبیدنشون به هم که ببینن یه ذره به اسم هگزو نمیدونم چی چی به وجود میاد یا نه ! نتیجه این آزمایشم یک تا دو سال دیگه معلوم میشه .. با اینکار میخوان نظریه بیگ بنگ رو اثبات کنن یعنی همون خلقت هستی از انفجار یه ذره ! تازه تازه ! خبر ندارین که ! میگه بعضی ها نظرشون اینه که اگه اون هگزوی کوفتی بوجود بیاد یه سیاه چاله ریز بوجود میاره و به عقیده بعضی ها این سیاه چاله هر چیزی که در نزدیکیش قرار داره می بلعه .. و هی بزرگ و بزرگتر میشه تا کره زمینم میبلعه ! بعضی ها این آزمایش رو پایان عمر کره زمین میدونن ! بعضی ها یعنی کیا ؟ یعنی منو شیوا ... بلعیده میشیم ! وقتی تصور میکنم که لپ تاپ نازنینمم توسط اون ذره جیز جیگر گرفته بلعیده میشه خون جلو چشامو میگیره .. تو رو خدا یکی بیاد منو گیگیلیو ببره مریخ .. ما نمیخواییم روی این کره باشیم آخه مگه زوریه  .. حالا تو این هاگیر واگیر میگن دانشمندای ایرونی هم توی ایران این آزمایشو شبیه سازی کردن و یه عالمه دانشجو توی این پروژه شرکت کردن ! اگه اون ذرهه دست از سرمون برداره و نبلعتمون ، این ایرونی های خیر ندیده خودمون آخرش ما رو به زور میچپونن توی حلقوم اون سیاه چالهه !   من می دونستما ! نمی دونی بدون  

نتیجه اخلاقی : پیشرفت علمی و تکنو لولوجیی  

  

                                                             

گوش کنین 

 

به تو از تو می نویسم به تو ای همیشه در یاد
ای همیشه از تو زنده لحظه های رفته بر باد
وقتی که بن بست غربت سایه سار قفسم بود
زیر رگبار مصیبت بی کسی تنها کسم بود 


وقتی از آزار پاییز برگ و باغم گریه میکرد
قاصد چشم تو آمد مژده روییدن آورد
به تو نامه می نویسم ای عزیز رفته از دست
ای که خوشبختی پس از تو گم شد و به قصه پیوست 


ای همیشگی ترین عشق در حضور حضرت تو
ای که می سوزم سراپا تا ابد در حسرت تو
به تو نامه می نویسم نامه ای نوشته بر باد
که به اسمت چو رسیدم قلمم به گریه افتاد 


ای تو یارم روزگارم گفتنی ها با تو دارم
ای تو یارم از گذشته یادگارم 


در گریز نا گزیرم گریه شد معنای لبخند
ما گذشتیم و شکستیم پشت سر پلهای پیوند
در عبور از مسلخ تن عشق ما از ما فنا بود
باید از هم می گذشتیم برتر از ما عشق ما بود 

 

خواننده : ابی