ایششششششششش

 

کلاس زبانم شروع شده منم حالشو دارم این هوااااااا .... استاد یه کتاب معرفی کرده واسه کمکی ، روز دوشنبه همین که تعطیل شدم فرت رفتم توی کتاب فروشیه بغل آموزشگاه ، از قضا دو سه نفر از بچه های کلاس هم بودن داشتن جزوه های تافل رو کپی میکردن ! فروشنده گفت این کتابو نداریم ولی از اونور انگاری یکی از آقایونه همکلاسی گوشش به حرفهای من بود و اومد گیر سه پیچ که من این کتابو دارم برات میارم نمیخواد بخری ! کلید کرده بود اساسیا ! بهش میگم میخوام نو باشه ، میگه من زیاد استفاده نکردم ! میگم میخوام مال خودم باشه ، میگه اصلا ورش دار مال خودت ! اونوخ میگن دخترا توی نخ پسران ! آخه دروغ توی روز روشن ؟ میزنم زیر گوش همتونا ! چیششششششششششش اعصاب واسه آدم نمیذارین که ! آخرش بهش گفتم حالا اجازه بدین برم دنبالش ، اگه پیدا نکردم از شما میگیرم ! دیگه یادم رفت برم دنبالش ، تا امروز که کلاس داشتیم ، مثل اون میمونا که از بالای درخت میوفتن پایین ، ییهویی سر رام سبز شد که کتابو پیدا کردی یا نه ! بهش گفتم نه ! ذوق میکنه میگه جلسه بعد (که شنبه باشه) براتون میارم تا اومدم بگم همچی بهش نیازی ندارم ، شنگول وار رفت توی کلاس ! این دیگه از کجا پیداش شد ! عجب گیریه ها ! هر طور شده باید تا شنبه کتابو گیر بیارم اونم توی روز جمعه حتی اگه شده از زیر سنگ قبر عمه بابام .... 

نتیجه غیر اخلاقی : من آخرش یه روزی دست به کشتار دسته جمعیه مردای پسر خاله شونده میزنم

برین اینجا به من رای بدین ... زوریه

الان سریاله شهریار داره خب ؟ من تعجب میکنم این قاسمه چه جور بیماریه سِلی داره که نمیمیره ؟ اونم سل توی اون زمان که امکاناته درمانی خیلی کم بوده ؟ عزیزه مرد و قاسم هنوز زنده اس

                                                      


نظرات 37 + ارسال نظر
پت پنج‌شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 10:28 ب.ظ http://chocoholic.persianblog.ir

این شکلی شده بود:؟

آره ((=

ندا پنج‌شنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 10:31 ب.ظ

سلاممم خوبی خانومی؟
چرا دست دست میکنی خوب همین فردا حکم اعدامشونو صادر کن
اینقد هم حرص نخور برات خوب نیست
ببینم ما رو نمیبینی خوش که میگذره ؟
خوب بگذره ما که بخیل نیستیم هستیم؟
پست قبلیت هم جالب بود مرجان تازگی ها چقدر به حق الناس علاقه مند شدی؟
ولی اون رقم عطر هارو اگه تو گلاب هم بجوشونی از بین نمیره

امیدوارم تو این کلاسی هم که میری موفق باشی مثل همه کارات
میبوسمت خانومی . فعلا

سلام ندایم :)))))))))))

دلم برات تنگ شده ندایی :(

اصلنم بی تو خوش نمیگذره :(((

آخه با هرکی باید مثل خودش تا کرد منظورم همون قضیه عطره ! وقتی بعضی ها اونقدر حلال و حروم میزنن و حتی عطر زدن رو حروم میدونن ، پس اینم بدونن که بوی گندشون باعث مسدود شدنه راه تنفسیه منو گیگیلی میشه که اینم گناه کبیره اس ((= اگه حلال و حروم سرشون میشه ، پس حق الناسم سرشون بشه دیگه :دیییییییییی

مرسییییییییییییییییییییی :)))))))

فداتت (بوس بوس)

سپیده جمعه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 12:07 ق.ظ http://gomshodegan.blogsky.com

خب مگه بده همین‌جوری به تعداد پسرخاله‌های آدم اضافه بشه!
اصلا پسرها بدرد این چیزا می‌خورن دیگه!

خوشم میاد خوب بلدی سواری بگیری (((= بیا به منو گیگیلی هم یاد بده سوار پسر خاله ها بیشیم :))) جون لجباز :دییییی

تازه وارد جمعه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 12:26 ق.ظ http://tazevared.blogsky.com

همینجور فمینیزم حلب حلب از در و دیوارت می‌خوره تو کله همه خشن جماعت!!

من یه بار دوستامو جمع می‌کنم بیان بشینن اینجا بحث سیاسی را بندازنا!!!

من اصلا میام تلویزیون میارم می‌ذارم این وسط با یه سطل تخمه و آجیل و چیپس پفک دوستامم دعوت می‌کنم بیان اینجا فوتبال تماشا کنن!!!

به بر و بچ می‌گم توپ پلاستیکی بیارن اینجا گل‌کوچیک بازی کنیم!!!

خیله خوب بابا شوخی کردم! چرا می‌زنی! رفتم........................

همینجور زنده به گور کننده داره اضاف میشه از اونور ((=

دوستات اگه جرات دارن انگشت کوچیکه پاشونو بذارن اینجا :دییییی اونم واسه چی ؟ فوتبال ! اه اه اه ... اه اه اه (= حالا بگو چیپسا رو بیارن ماستشو هم بیارن منو گیگیلی با ماست دوست داریم (غشمولک)

میزنمتا !

مامااااااااااااااااااااااااان

ونوس جمعه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 01:01 ق.ظ http://zendegimoon.blogsky.com

سلام عسیسم دخمل گلم.
آی گفتی.ولی بابا ممدی نرفت که من دلم بگیره.من از پیشش اومدم دلم گرفت.آخه اهواز بودم.سالگرد فوت پدر بزرگت بود.ولی آی خوش گذشت.آی رفتیم آبادان خرید کردم.آی بچهء خواهرم موهای سرمون رو سیخ سیخ کرد.
از اینهمه آی خودم دردم گرفت
قربونت برم. بوس بوس

سلام مام ونوسی :)))))))

راست میگی ؟ به بابا ممدی تسلیت میگم ..

من آبادانو ندیدم :(((((( حالا واسه من چی خریدی ؟ :دییییییی

فدات شم عزیزم :-****

راسپینا جمعه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 10:24 ق.ظ

منم رفتم کتاب زبان گرفتم که خودم شروع کنم اما نمیشه ..حس وحال کلاس هم ندارم .چه کار کنم؟!اخه وقت واسه هزار تا کار دیگه دارم اما این زبان انگار طلسم شده

یادته گفتم دست فرمونم خوبه! به سلامتی تصادف کردم اما به خانواده که نگفتم رفتم دادم ۳ ساعته درستش کردن.فقط پول کم اوردم امدم خونه گفتم ** پول می خوام فقط نپرسین برای چی؟مامانم یک کم نگام کرد منم خندیدم هیچی نگفتم مامان هم هیچی نگفت

آدم خودش بخواد بخونه اصلا نمیشه .. من یکی که حتما باید چماق معلمی چیزی بالا سرم باشه ((=

جدی میگی ؟ خودت طوریت نشده ؟ کله ات و پات و دستت نشکسته ؟ :دیییییییی ماشینت به درک ! خودت طوریت نشده باشه شکرش :))))

ولی حتما فهمیده ها ؛)

سروش جمعه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 11:30 ق.ظ http://lack.blogsky.com

سلام مرجان جون
اون بنده خدا نمیدونسته که تو جنبه لطفشو نداری و بد برداشت میکنی

شوخی کردم بابا چرا قیافت اونجوری شد
هر وقت خاستی کشتارو شروع کنی منو هم خبر کن

سلام سروشی :)))))
اصلا غلط کرده برداشت کنه ((=

خبرت کنم که بکشمت ؟ :دیییییییییی

jesus tears جمعه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 01:43 ب.ظ http://jesustears.persianblog.ir

هلو هاو آر یو؟!..فاین تنکس..ایم بنانا!!
اون پسره قصد داره باهات ازدباج کونه..همه اوشنایی سر کتاب و جزوه بیده..می گم اون پسره که نمی دونه ملجان چه هیولای خیال شول خوریه وگرنه پشیمون می شد..

هدف از نوشتن پوست ایششششششششش: ملجان استاد زبون بیده..(زبون پینگیلیش!)

آقا دیس ایس ا بلک بورد این د زوو!!اند آی ام ا سی دی فور کیتچن! =))

ملجان هوارتا بوس بده بینیم!!

((= بترکی تو :دییییییییی

غششششششششششششششمولک مگه خیار شور خوردن بده ((=

یوسف نمیری الهی ! کشتی منو از بس خندوندیم ((=

دیس ایز ا دبلیو سی ((=

آقا داشتیم بچه ها خوردن ((=

سلی جمعه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 01:47 ب.ظ

کتابو گیر بیاری حتمانااا !!
وگرنه پسره گیر میهش ولم نمی کنه !!

حالا اگه خوبه بگیر کتابو از ش!!
ها؟
چی میگی؟/
واا مرجان
تو که خشن نبودی
!!!!!!!!!!۱
بوووووووووووووس

((= غشششششششششششششششمولک

امروز صبح کش تنبونو فرستادم برام گیر آورد :دیییییییییی

چیه ترسیدی ؟ :-پی کش تنبونم گاهی از ترس نزدیکه جیش کنه (((=

قربونت برم سلی خوشکلم :-*********

گیلاس جمعه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 04:05 ب.ظ http://monzo.blogsky.com

من پیشنهاد میدم خودتو از دست این مردا بکشی
هم تو از دستشون راحت میشی
هم ما از دست تو!!!
روش فک کن!!

گیگیلی اون تیر کمونتو واسه ۲ ثانیه بهم قرض بده ! نه اون یکی نه ! اون گندهه رو بده ! حالا هفت تیرتم بدی بد نیست راحت تر آدم میکشه ...

گیلاس وایسا

وایسااااااااااااااااااا

مریم جمعه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 04:33 ب.ظ http://اس مریم تی دات پرشین بلاگ دات آی

ایش لیبه دیش

به به ! آلوچه دیش دیش ((=

پسر خوانده جمعه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 05:43 ب.ظ http://pesar_khande.persianblog.ir/

واقعآ بعضی از این پسرها آبروی بقیه رو هم میبرند. نمیخواد تو تو این گرما بری دنبال کتاب. اتفاقآ من همین کتابرو دارم نونو.....
برات بیارم؟

ای خداااااااااااااااا (((=

تازه‌وارد جمعه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 10:13 ب.ظ http://tazevared.blogsky.com

تو دوباره تو کامنت تأییدکردن کوتاهی کردیا!!

زنگ بزنم دوستام بیان همه باهم بریم سینما؟؟؟

دیشب خوابم میومد شدید :دییییییی

ها :دی بگو بیان ((=

دل‌زده جمعه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 11:19 ب.ظ http://http:/delzadeh.wordpress.com

سلام. بابا کامنت قبلی من رسید یا نه؟
می‌ترسم نرسیده باشد. حالا قضای آن کامنت:
حالا چه کتابیه؟ شاید منم داشته باشمش! فکر بد نکن!
اگه بگی اون کتاب چیه و اگه من اون کتابو داشته باشم و اگر تو بخوای و اگه قول بدی که خرابش نکنی و اگه قول بدی که برش می‌گردونی و اگه قول بدی که منبعد پشت سر مردا صحبت نکنی و اگه قول بدی که از سریال شهریار بدگویی نکنی و اگه قول بدی که به علم پزشکی آن زمان شک نکنی، من حاضرم اگه بدونم که کتاب چیه و اگه کتابو داشته باشم و اگه تو بخوای بهت بدم!

سلام :)))
واسه این پست ؟ نه !

من هیچ قولی نمیدم ((= مردا رو هم که خودم با دستای خودم آتیش میزنم (غشمولک)

میکشمت :دیییییی
من نفهمیدم تو پسری یا دختر ((=

دل‌زده شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 12:09 ق.ظ http://http:/delzadeh.wordpress.com

راستی اون لینکی که قرار بود بهت رای بدیم، کار نمی‌کنه. چکش کن دویاره.

مرسی که گقتی :))))))) درستش کردم

کاوه گیــــلانی (لابدان) شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 10:57 ق.ظ http://labdan.wordpress.com

سلام
گیگیلی خوبه ؟!
نه اینکه دختر ها اصلا دختر خاله نمی شن
خودشو ناراحت نکن
حالا دلش رو نشکون...
مواظب خودت باش

سلام کاوه جون :)))
رستم حالش چطوره ؟ :دی

معمولا و همیشه این پسرا هستن که دختر خاله میشن ! تازشم معمولا دختر خاله ها سعی دارن که مهر دختر خاگی رو از پیشونیشون پاک کنن ولی کار کاره شوهر خاله اس ((=

قربونت :)

امید شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 11:22 ق.ظ http://p30cracker.iranblog.com

اگه دلتون گوشی موبایل رایگان می خواد
اونم هر مدلی که دوست دارین
اگه دلتون یه ایکس باکس 360 می خواد و یا یه MP3 پلیر مدل بالا و از این جور چیزا
در سایت زیر ثبت نام کنید
http://www.xpango.com/?ref=91365593

جون من ؟

سعید شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 01:56 ب.ظ http://sabahlar.wordpress.com/

حالا این فرت رفتن دیگه چطوریه؟!
خودت رفتی دنبال پسره، عمدی کتابی خواستی که نباشه، کتابم سر کلاس دست پسره دیده بودی و می دونستی که داره! و الا اگه پسره سریش بود که کتاب رو دیروز می آورد، فوقش می گفتی خریدی!!!
اون کتابفروشی آشنای باباتون بن کتاب هم قبول می کنه؟
مگخ این همون قاسمه؟ من همش حس می کنم یکی دیگس شبیه قاسم؟!!!!

یعنی یه چیزی شبیه به میگ میگ :دیییی

سعید میام میکشمتا :-پی

خودش پررو بود ایشاا... شل و پل بشه :دییی

آشنامون نیست ولی حالا تو بنهاتو بیار ((=

انگاری قاسمه ! اما ظاهرا شهریار زده به سرش بهش میگه رسول (غشمولک)

سعید هدایتی شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 03:22 ب.ظ http://www.eliapesar.persianblog.ir

کجایید حالا؟

قبرستون ! سر قبر عمه بابام ((=

شاذه شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 04:22 ب.ظ http://shazze.blogsky.com

سلام
کتاب چی هست حالا؟ تو نمایشگاه پیدا نمیشه؟!
منم کلاس زبان می خواممممممم. اگه خدا بخواد از همین چهارشنبه برم. آخه کلاس ما کلاس که نیست. مهمونیه

سلام شاذه مامانی :))))))))
یکی از کتابهای تافله ... امروز صبح بالاخره خریدمش ... یعنی کش تنبونو فرستادم دنبالش پیداش کرد ((=

کلاس زبان خیلی خوبه .. هر چی بخونی کافی نیست :)))

احمد شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 05:27 ب.ظ http://www.jarchy.wordpress.com

سلام
امیدوارم که کتاب و گیر بیاری راستی اونقدر حال میکنم وقتی دخترها میزنن تو برجک یه همچین چتهای خیلی حال میده امید وارم چنان به زنی تو برجکش که اسمش یادش بره راستی قاسم مرده این یه نفر دیگست.

سلام احمد جون

:دی تو هم کم شیطون نیستیا ! خدا رحم کنه لابد زیاد توی برجک دخملا میزنی ((=

این مگه همون قاسم نیس ؟ من فکر کردم شهریار زده به سرش بهش میگه رسول (غشمولک)

من شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 08:12 ب.ظ http://www.sarv.blogsky.com

چه لوس اسم کتاب بگو حالا ؟ چند وقته نیامدی

تافل بارونز .... که البته بالاخره خریدمش :->

آره مدتیه فرصت نکردم به بچه ها سر بزنم :|

Amin k شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 11:22 ب.ظ http://www.amin-k.persianblog.ir

سلام
الان دیر شده اما جمعه می‌رفتی نمایشگاه کتاب گیر می‌یووردی...
پسرای پسرخاله شو توجه می‌خوان چه فحش چه فدات شم فرقی نداره چندان

آخه چطور یه روزه میرفتم تهرانو برمیگشتم ؟ به نظرت توی فرصت کم بهم خوش میگذره توی نمایشگاه :(

اِههههههه :دیییییی

دل‌زده شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 11:35 ب.ظ http://http:/delzadeh.wordpress.com

به فرموده عمل کرده ووظیفه شرعی خود را انجام و به حضرتعالی رای دادیم!

مرسی دلی جونم :))))))))))))

عبداله یکشنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 12:00 ب.ظ http://damdami2.blogsky.com

سلام.نمیشه گفت چرا کلید کرده رو شما اما میشه حدس زد که چطور کلید کرده! خیلی ضایع نه؟ البته این فقط مال پسراست چون خانما قشنگتر کلید می کنن!

سلام دوست جونم

دخترا که اصلا کلید نمیکنن ! معمولا بهشون کلید میکنن ((=

پدر(نم‌نم) یکشنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 12:48 ب.ظ http://father78.persianblog.ir

خب از همین جاها شروع می‌شه دیگه...!
راستی آهنگ رو می‌نویسی بگو که از گوگوش هست...!

دکی معلومه خیلی بلدیا :->>>>

چشم ایندفعه حتما می نویسم :)))

مهدیه یکشنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 03:23 ب.ظ http://blueorange.blogsky.com

سلام صدتا سلام آبجی مرجان جونم
وایییی مرجان چه حال داری توام
بابا حالا کتابو می گرفتی چی می شد؟ هم کار خودت راه میفتاد و از شر سنگ قبر و عمه و اینام خلاص می شدی... هم دل جوون مردمو شاد می کردی
نه معلومه اراده کردی حال پسر خاله هارو بگیری به هر قیمتی
مرجان اتفاقا پسر خالم (واقعیش) گفت کارای فارغ التحصیلیمو میکنه واسم(آخه همون دانشگاه بنده درس می خونه) منم گفتم نه زحمت میشه و خودم می کنم و اینا. حالا توش موندم اساسی. هر روز باید مرخصی بگیرم برم که یه کار کوچیک انجام بشه برم مرحله بعد

سلام آبجی مهندسه :))))

((= بابا اینکه واقعا پسر خاله اته :دی من که از خدامه یکی کارامو انجام بده (نیشمولک) البته تا حدودی درکت میکنم چون من خودم از یکی از پسر دائی هام اصلا خوشم نمیاد و حاضرم خودم هلاک بشمو کوچیکترین کارمو برام انجام نده ((=

مونا یکشنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 06:58 ب.ظ

سلام مرجان جونم
ملجان جون یعنی اون آقاهه می خواد با تو ازدفاج کنه؟

ملجان ژود بودا.
من طاقت دوری تو رو ندارم آبجی.
آبجی کوشیکه محزون می شود...
راستی ملجان جونم من یه عالمه به شما رای دادم :دی
منو یادت نره آبجی!
خب من برم اون آقاهه رو پیدا کنم ببینم با شما تفاهم داله یا نه :دی
بای بای

سلام مونا خانومم :))))))

چه شلوغش کردین ((=
کی میخواد عروس بشه حالا ! اونم من ((=

مرسی .. تا میتونی بهم رای بده :دی خداییش وبلاگم خیلی باحاله ها (نیشمولک)

((=

پسر خوانده یکشنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 08:36 ب.ظ http://pesar_khande.persianblog.ir/

اول اینکه خودت عروس شدی بی تربیت!من اگرم بشم شاه دوماد میشم!!
دومندش خوبه عنوانش رویا بود!!
سومندش کلی استعداد های خودم زیر و رو کردم؛ این متن ادبی زیبا رو(!!!!!!) به رشته تحریر در آوردم نقطه سر خط. واقعآ‌همین دوستانی مثل تو هستند باعث خشکیدگی استعداد دوستاشون میشن و ایران را از داشتن ستاره ای محروم میکنند

:|

:|

غشششششششششمولک ... زدم تو ذوقت نه ! چی باحال ((=

ستاره ؟ ((= تصور کن یه ستاره ای خشک بشه :دییییی

منا یکشنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 10:17 ب.ظ http://www.man-o-del.blogfa.com

سلام چطوری؟
به به به
کی شیرینی بخوریم ایشالله
والله منم فک میکردم این پسره همون قاسمه بعدا یکی بهم گفت اون قاسم همون موقع مرد
این اسمش رسوله
شبیه اونه
چه میدونم والله
سریال ایرانیه دیگه
نه سرش معلومه نه تهش
به ما هم سر بزن تحفه خانم

سلام عزیزم :)))

معلوم نیس ((=

قاسم کی مرد ؟ نه این قاسمه ها ! حالا میبینی :دییییییی

باشه میام :-پی

سارا دوشنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 12:58 ق.ظ http://www.zeddehaal.persianblog.ir/

ممممم.......
خواستم بگم خواستی دست به کشتار دسته جمعیت بزنی منم صدا کن بیام!
.
..
جالب می نویسی....خوچم اومد زیات!
.
.
موفق باشی...فعلا قربونت

خوش اومدی سارا خانومی :))))
باشه همتونو خبر میکنم ((=

مرسییییییییییییییی

فداتت

دریا دوشنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 01:14 ق.ظ http://www.hagheghatgoo.persianblog.ir

با سلام به مرجان گلم
ممنونم که یادی ار من کردی عزیزم
معلوم میشه که خیلی وقته که به وبلاگم نیامدی
چون قالبم رو قبل از فروردین عوض کردم
گفتی : کم پیدایم درسته ... بالاخره هر رفتی یه اومدی داره
گفتی که : بیشتر سراغ وبلاگت بیا گناه داره
من سراغش میرم اما
خب عزیزم شاد و سربلند باشی مرجانی گلم

سلام دریای خودممممممممم

مرسی

آره من معمولا تا دوستان آپ میکنن بهشون سر میزنم و گاهی هم واسه خوندنه جواب کامنتام :)))

چی شده مگه دریا جونم ؟ :(((
بیا توضیح بده چرا کم میای :((

مرسی گلم ... همچنین

ونوس دوشنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 02:26 ق.ظ

میگن جلوی بچه دعوا نکنیدا!گیگیلی من تورو گازمولکت میکنما.اگه بابا ممدی سر من اقتدار داره منم سر تو اقتدار دارم حال میکنی اقتدار خانوادگی رو توام به ارث بردی حتما عزیزم.سعی کن سر معاون امتحان کنی.

:|

ای مام ونوسیه شیطونک ! گیگیلی جیگرش از دستت خونه بس که نکن بکن بهش میگی ! دیگه کچل شده بدبخت ((=

بابا ممدی حالش خوبه ؟ :))) قربونه خودتو بابایی :-****

باشه حتما :دیییییی

بارباپاپا دوشنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 09:43 ق.ظ http://baarbaapaapaa.persianblog.ir/

ای بابا تو هم که مثل یکی از دوستای من هستیاین بنده خدا پسره اما مثل تو همیشه بهش گیر میدن اکثر وقتها حرفش اینه :داشتم توی خیابون یا فروشگاه یا مهمونی یا ....که یه دختره اومد بهم گیر داد خلاصه از اون اصرار از من انکار از اون اصرار از من انکارمنم صبر میکنم تمام ماجرا رو که گفت میگم خوب حالا طرف خارجی نبود؟مثلا افغانی یا میپرسم چه فیلم جالبی دیدی گلزار هم توش بازی کرده؟ خلاصه درکتون میکنم خوشگلیه و هزار جور دردسر

حالا تو چه فیلم جالبی دیدی ! شخصیت اصلیش بهرام رادان بوده نه ؟ :دییییی

((=

سلی دوشنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 01:11 ب.ظ

میگم مرجان حالا خودمونیم پسرهه خوشتیپه یا نه؟:دی :دی

تیپش معمولیه ولی خیلی بانمکه :دییییییی

بنفشه دوشنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 05:19 ب.ظ




مرجی من مطمئنم که قبلا برای این پستت نظر داده بودم
مطمئنمممممممممممممم



خوش به حالت که میری کلاس زبان
من کش میام اما نمیتونم برم زورم میاد

خوشلی و خوش تیپیه و هزار درد و مرگ و کوفت و مرض
بهش بگو آقا مگه خودت ناموس نیستی
صمد آقا میاد سروختتا



راستی گیگیلی چطوره؟

بازم ؟
آخه چرا واسه من جنی کامنت میفرستی ؟ :دی

زبان خوبه من دوست دارم :))) آخرش میرم اینگیلیس :دی

ها بوخودا :-پی
((= دلم واسه صمد آقا تنگ شده (غشمولک)

گیگیلی هم خوبه قربونت برم :-**

عمادالدین دوشنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 09:23 ب.ظ http://seagh.blogfa.com

یا عماد من لا عماد له
با سلام ... خب اینکه پست جدید من حرف جدیدی نیست ، همان حکایت خنجر است و .. و نهایتا واقعا ممنون که هستی !!!
یک اتفاق جالبی داره می افته و آن اینکه می خوام توی هر کامنتی براتون یک تصویر بزارم و نظرت را هم جویا بشم . بنابراین تصویر این کامنت اینه :
http://i30.tinypic.com/2uj5lrb.jpg
با سپاس[گل]

یعنی چی حالا :دیییی

سلام :))

کجا هستم ؟ :دی

نظرم در مورد این عکس اینه که : ایندفعه زاغ سیاهه داره آدما رو چوب میزنه :دی

قربونت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد